ظرفیت‌سنجی جایگاه معرفت‌شناختی قیاس در نظام استنباط فقهی با تمرکز بر تفکیک عبادات از معاملات

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری، فلسفه اخلاق، دانشکده فلسفه، دانشگاه ادیان و مذاهب، قم، ایران

2 سطح چهار، حوزه علمیه قم، قم، ایران

چکیده

در فقه اهل سنّت، قیاس به‌عنوان چهارمین منبع استنباط، پس از قرآن، سنّت و اجماع شناخته می‌شود و در مواردی که نصوص دینی در خصوص مسئله‌ای وجود نداشته باشد، به‌کار می‌رود. در مقابل، مکتب تشیع استفاده از قیاس را مجاز نمی‌داند. پژوهش حاضر به‌جای مقایسه و تحلیل اختلافات فقهی، هدف خود را تبیین و شفاف‌سازی مفهوم قیاس از منظر پدیدارشناختی و بدون پیش‌داوری‌های غیرعلمی قرار داده است. در این تحقیق، جایگاه قیاس در استنباط ادلّه فقهی به‌ویژه در موارد مستحدثه و روزمره، و همچنین تفکیک میان امور عبادی و معاملی و ظرفیت‌سنجی قیاس به‌عنوان ابزاری عقلانی برای حل مسائل جدید، مورد بررسی قرار می‌گیرد. یکی از نوآوری‌های این پژوهش، تأکید بر تفکیک میان باب عبادات و باب معاملات به‌عنوان یک تحول علمی در اصول فقه است. این تفکیک در پاسخ به این سؤال مطرح می‌شود که آیا قیاس در هر دو حوزه عبادات و معاملات، کاربرد دارد یا خیر. در باب عبادات که مبتنی بر تعبد و خارج از دایره درک عقلانی است، قیاس قابل ‌اجرا نیست؛ زیرا در این موارد مصالح و مفاسد از فهم عقلانی فراتر است. اما در باب معاملات، که معقوله‌المعنی بوده و عقل توانایی درک مصالح و مفاسد آن‌ها را دارد، قیاس به‌طور کارآمد به‌کار می‌رود. محدوده کاربرد قیاس زمانی است که نص خاصی برای موضوع وجود ندارد و عقل نیز توانایی درک مصالح و مفاسد آن را داشته باشد. این تفکیک میان عبادات و معاملات می‌تواند بسیاری از اشکالات موجود در استفاده از قیاس را مرتفع کند و به‌ویژه در مسائل مستحدثه فقهی راهگشا باشد. همچنین ثمرات این تفکیک علاوه‌بر قیاس، در دیگر مسائل فقهی ازجمله نیابت‌پذیری و مبحث بدعت نیز قابل‌توجه است. این تفکیک نه‌تنها در حل مسائل جدید فقهی، بلکه در جلوگیری از سوء‌تفاهمات و خلط‌های فقهی نیز مفید واقع می‌شود. در نهایت، پژوهش حاضر به تحلیل معانی مختلف قیاس، شروط صحّت و اعتبار قیاس، و تبیین قیاس صحیح و معتبر می‌پردازد. اصول قانون‌گذاری در باب عبادات، با اصول قانون‌گذاری در باب معاملات و عادات متفاوت است. در باب عبادات، اصل بر تعبد است و قیاس نمی‌تواند در این حوزه جاری شود، اما در باب معاملات، اصل بر عقل‌پذیری و معقولیت بوده و قیاس در این حوزه بلااشکال است. این تفاوت اساسی در اصول فقه، بر جایگاه و کاربرد قیاس تأثیرگذار است و نشان‌دهنده اهمیت تفکیک میان این دو باب در استنباطات فقهی می‌باشد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Assessing the Epistemological Position of Analogy in the System of Jurisprudential Inference with a Focus on the Separation of Godliness versus Transactions

نویسندگان [English]

  • Saeid Karimi 1
  • , Mohammad Aghajani, 2
1 PhD. Student, Philosophy of Ethics, Faculty of Philosophy, University of Religions and Denominations, Qom, Iran
2 Fourth Level, Qom Seminary, Qom, Iran
چکیده [English]

In Sunni jurisprudence, analogy is known as the fourth source of inference, after the Quran, Sunnah, and consensus, and is used in cases where there are no religious/Quranic texts on an issue. In contrast, the Shiite school does not allow the use of analogy. Instead
of comparing jurisprudential differences analyses, the present study aims to explain
and clarify the concept of analogy from a phenomenological perspective and without unscientific prejudices. In this study, the position of analogy in the inference of jurisprudential evidence, especially in innovative and everyday mundane cases, as well as the separation between acts of worship, godliness and transactions, and the assessment of the capacity of analogy as a rational tool for solving new problems are examined. One of the innovations of this study is the emphasis on the separation between acts of worship, godliness and transactions as a scientific development in the principles of jurisprudence. This distinction is vividly made in response to the question of whether analogy is applicable in both the realms of Godliness and transactions. In the case of godliness, which is based on worship and is outside the realm of rational understanding, analogy is not applicable, because in these cases, the benefits and harms are beyond rational understanding. However, in the case of transactions, which are intelligible; the intellect has the ability to understand their benefits and harms, analogy is used effectively. The scope of application of analogy is when there is no specific text for the subject and the intellect also has the ability to understand its benefits and harms. This distinction between Godliness and transactions can eliminate many of the problems in the use of analogy and is particularly helpful in newly emerging jurisprudential issues. In addition to analogy, the fruits of this distinction are also significant in other jurisprudential issues, such as proxy acceptance and the issue of innovation. This distinction is useful not only in solving new jurisprudential issues, but also in preventing misunderstandings and confusions in jurisprudence. Finally, the present study analyzes the different meanings of analogy, the conditions for the validity and validity of analogy, and explains correct credited and valid analogy. The principles of legislation regarding acts of Godliness are different from the principles of legislation regarding positive transactions and customs. In the case of Godliness and acts of worship, the principle is based on pure worship and analogy cannot be applied in such cases, but in the case of transactions, the principle is based on rationality and reasonableness and analogy is without problems in this area. This fundamental difference in the principles of jurisprudence affects the position and application of analogy and indicates the importance of distinguishing between these two issues in jurisprudential inferences.

کلیدواژه‌ها [English]

  • analogy
  • cause
  • worship
  • transactions
  • inference
  • jurisprudence
  • acts of worship
  • rationality
قرآن کریم.
ابن تیمیه، تقی‌الدین (1425ق). مجموع فتاوی تحقیق عبدالرحمن بن محمد بن قاسم. عربستان سعودی، مدینه: مجمع ملک فهد للطباعة المصحف الشریف، ج20.
ابن جُزَیّ الکلبی، ابی القاسم (1423ق). تقریب الوصول الی علم الاصول. تحقیق محمد المختار بن الشیخ محمد الامین الشنقیطی. مدینه: مکتبه ابن تیمیه، الطبعه الثانیه.
ابن خلدون، عبدالرحمن (1400). مقدمه ابن خلدون. ترجمه محمد پروین گنابادی. تهران: انتشارات علمی فرهنگی، چاپ شانزدهم، ج2.
ابن رشد، محمد بن احمد (2011م). بدایه المجتهد و نهایه المقتصد. قم: المجمع العلمی للتقریب بین المذاهب الاسلامیه، چاپ دوم، ج1.
ابن قیم، شمس‌الدین محمد (1411ق). اعلام الموقعین عن رب العالمین. بیروت: دارالکتب العلمیه، ج 1.
اسبکی، تقی‌الدین (1416ق). الابهاج فی شرح المنهاج. بیروت: دارالکتب العلمیه، ج3.
اسلامی، سید حسن (1388). شبیه‌سازی انسان از دیدگاه آیین کاتولیک و اسلام. قم: انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، چاپ دوم.
بصری معتزلی، ابوالحسین (1384ق). المعتمد فی اصول الفقه. بیروت: دارالکتب العلمیه.
بهبهانی، محمدباقر (1377). الفوائد الحائریه. قم: موسسه العلامه المجدد الوحید البهبهانی.
پاپکین، ریچارد (1394). کلیات فلسفه. ترجمه سید جلال‌الدین مجتبوی. تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ پنجم.
تیدمن، پل؛ کهین، هاوارد (1393). منطق جمله‌ها. ترجمه رضا اکبری. تهران: انتشارات دانشگاه امام صادق(ع)، چاپ چهارم.
جلالی‌زاده، جلال (1391). قیاس و جایگاه آن در فقه اسلامی. تهران: انتشارات احسان.
جمع من المولفین (1404ق). الموسوعه الفقهیه. الکویت: وزاره الاوقاف و الشئون السلامیه، طباعه ذات السلاسل، ج34.
جمع من المولفین (1434ق). معلمه زاید للقواعد معلمه الفقهیه و الاصولیه. مؤسسة زاید بن سلطان آل نهیان للأعمال الخیریة والإنسانیة. اَبوظبی: منظمة التعاون الإسلامی مجمع الفقه الإسلامی الدولی، ج5.
حب‌الله، حیدر (2020م). اجتهاد المقاصدی و المناطی المسارات و الاصول و العوائق و التاثیرات (اجتهاد المعنی فی اصول الفقه الاسلامی). بیروت: دار روافد، ج2.
حلّی، جمال‌الدین (1406ق). مبادی الوصول الی علم الاصول. محقق عبدالحسین محمدعلی البقال. بیروت: دارالاضواء، الطبعه الثانیه، ج1.
خالد مسعود، محمد (1382). فلسفه حقوق اسلامی. ترجمه محمدرضا ظفری و فخرالدین اصغری آق‌مشهدی. قم: انتشارات بوستان کتاب.
خوانساری، محمد (1388). منطق صوری. تهران: انتشارات آگاه، چاپ چهل و دوم.
خوئی، سید ابوالقاسم (1419ق). دراسات فی علم الاصول. بقلم السید علی الهاشمی الشاهرودی. موسسه دائره‌المعارف الفقه الاسلامی، ج1.
داوودی، صفوان (1436ق). مفتاح الاصول فی علم الاصول. دمشق: دارالقلم.
رشیدیان، عبدالکریم (1399). هوسرل در متن آثارش. تهران: نشر نی، چاپ پنجم.
ریسونی، احمد (1435ق). محاضرات فی مقاصد الشریعه. قاهره: دارالکلمه للنشر و التوزیع، الطبعه الثالثه.
زحیلی، وهبه (1406ق). اصول الفقه الاسلامی. سوریه: دارالفکر للطباعه و النشر.
زحیلی، وهبه (1419ق). الوجیز فی اصول الفقه. سوریه، دمشق: دارالفکر.
زلمی، مصطفی ابراهیم (1391). جایگاه‌های اختلاف در فقه مذاهب اربعه. ترجمه حسین صابری. مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی.
زلمی، مصطفی ابراهیم (1435ق). اصول الفقه فی نسیجه الجدید. نشر احسان للنشر و التوزیع.
سید مرتضی، ابوالقاسم (1376). الذریعه الی اصول الشریعه. تحقیق ابوالقاسم گرجی. تهران: انتشارات دانشگاه تهران، ج2.
شاطبی، ابواسحاق (1425ق). الموفقات فی اصول الشریعة. تحقیق محمد عبدالله دراز. بیروت: دارالکتب العلمیه.
شوکانی، محمد بن علی (1421ق). ارشاد الفحول. ریاض: دارلفضیله.
صرامی، سیف‌الله (1391). مقایسه منابع و روش‌های فقه و حقوق. قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
ضویحی، علی بن سعد (1415ق). آراء المعتزله الاصولیه. مکتبه الرشد للنشر و التوزیع.
طوسی، محمد (1399). العده فی اصول الفقه. قم: انتشارات بوستان کتاب، چاپ دوم.
غزالی، ابوحامد (1390ق). شفاء الغلیل فی بیان. بغداد: مطبعه الارشاد.
غزالی، ابوحامد (1413ق). اساس القیاس. حققه و علق علیه و قدم له: فهد بن محمد السدحان. الریاض: مکتبه العبیکان.
غزالی، ابوحامد (1435ق). المستصفی من علم الاصول. تحقیق عبدالله محمود محمد عمر. بیروت: دارالکتب العلمیه، الطبعه الثالثه.
غزالی، ابوحامد (بی‌تا). المنخول من تعلیقات الاصول. تحقیق محمد حسن هیتو. دارالفکر.
فخر رازی، محمدبن عمر (1381). منطق الملخص. تحقیق و تعلیق: احد فرامرز قراملکی و آدینه اصغری‌نژاد. تهران، انتشارات دانشگاه امام صادق(ع).
فخر رازی، محمدبن عمر (1992م). المحصول فی علم اصول الفقه. دراسه و تحقیق: طه جابر فیاض العلوانی. بیروت: موسسه الرساله، الطبعة الثانیة.
فنایی، ابوالقاسم (1394). اخلاق دین‌شناسی. تهران: انتشارات نگاه معاصر.
قرضاوی، یوسف (1392). پژوهشی در فقه مقاصد شریعت. ترجمه آزاد شافعیان و سید رضا اسعدی. تهران: انتشارات احسان.
قرضاوی، یوسف (1396). اصول فقه سیاسی. تهران: انتشارات احسان.
کریل، ریچارد (1393). بیایید فلسفه بورزیم. ترجمه محمد کیوانفر. قم: انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب.
گرجی، ابوالقاسم (1398). تاریخ فقه و فقهاء. تهران: انتشارات سمت، چاپ نهم.
مجتهد خراسانی، میرزا محمود (1390). رهبر خرد. قم: انتشارات عصمت.
مظفر، محمدرضا (1394). منطق. ترجمه مجید حمیدزاده و انشاء‌الله رحمتی. تهران: نشر حکمت.
مظفر، محمد‌رضا (1402). اصول الفقه. قم: انتشارات بوستان کتاب، چاپ بیست و دوم.
ملکیان، مصطفی (1396). راهی به رهایی. تهران: انتشارات نگاه معاصر، چاپ ششم.
میرخلیلی، سید احمد (1388). فقه و قیاس. قم: انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه، چاپ دوم.
ولائی، عیسی (1392). فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول. تهران: نشر نی، چاپ دهم.
Hallaq, W.B. (1997). A History of Islamic Legal Theories: an introduction to Sunni Usul
al-Fiqh.
Cambridge University Press.