بررسی تأثیر کانت بر تکوین مفهوم «جرم» در اندیشه دورکیم

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار، گروه فقه و حقوق، دانشگاه شهید مطهری، تهران، ایران

چکیده

دورکیم، جرم را یک «واقعیت اجتماعی» دانسته است. جرم در اندیشه دورکیم امری برآمده از وجدان جمعی است که در گذر زمان و مکان، با سازوکار ویژه‌ای دچار تغییر می‌شود. بنابراین، در نزد او تغییر قلمرو رفتارهای مجرمانه، امری «عادی» است و جرم بودن رفتارها ویژگی ذاتی آن‌ها نیست. در عین در حال، جرم در این رویکرد موجودیتی مستقل و فراتر از اراده‌های فردی اعضای جامعه بوده و ذیل «مقولات اجتماعی» معنا و مفهوم پیدا می‌کند. همین دیدگاه تعین و ثبات این واقعیت اجتماعی را تضمین می‌نماید. واقعیت‌های اجتماعی در این رویکرد از نظر محتوای اخلاقی و همچنین از منظر روش بررسی و مطالعه آن‌ها، دارای ویژگی‌هایی هستند که عمیقاً ریشه در تأثیر کانت بر دورکیم دارد. بنابراین، کم‌توجهی به این مبانی زمینه ارائه تفسیرهای ناتمام و ناصواب از نظریات این جامعه‌شناس و به‌تبع آن تحلیل‌های نادرست از آراء ایشان را فراهم آورده و در نتیجه بازاندیشی در این خصوص را ضروری نموده است. در این پژوهش به منظور بررسی تلقی خاص دورکیم به عنوان جامعه‌شناس نوکانتی از واقعیت‌های اجتماعی به ویژه جرم، با روش تحلیلی، ضمن ارائه مرتبط‌ترین جلوه‌های اندیشه کانت با آراء دورکیم، نحوه تکامل و تجلّی این بخش از اندیشه کانت در آراء دورکیم مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان داد که دورکیم با الهام از دیدگاه‌های کانت تلاش نمود با اعمال برخی اصلاحات، الگویی جدید برای مطالعه اخلاق در جوامع مدرن مطرح نماید. دورکیم برخلاف کانت، مقولات را متعلق به ساختار طبیعت بشر و در نتیجه ثابت و لایتغیر نمی‌‌دانست، بلکه در اندیشه او مقولات که صورت و ساختار فکر افراد به‌شمار می‌‌رود، برآمده از محتوایی است که روح جامعه به آن اعطاء می‌‌کند. اجتماعی تلقی نمودن مقولات در اندیشه دورکیم از سویی تضمین‌کننده ثبات اخلاق و حفظ کلیّت آن بوده و از سوی دیگر توجیه‌کننده تفاوت‌‌های اخلاقی جوامع در طول تاریخ و اقصی نقاط جهان است. بنابراین، اخلاق در دیدگاه دورکیم امری برآمده از وجدان جمعی جامعه است که حقیقتاً وجود دارد، ولی ممکن است با تغییر در وجدان جمعی دستخوش تغییر گردد. شرط اخلاق در اندیشه کانت که وجود ایده‌های مطلق خدا و جاودانگی نفس بود، در نزد دورکیم به امور انتزاعی‌تری همچون اراده جمعی تقلیل داده شده بود که ضابطه تشخیص آن دولت بود. در نزد دورکیم، دولت با شناسایی واقعیت‌‌های اجتماعی اخلاقی، روایتی واحد از رفتارهای قابل پذیرش ارائه می‌‌نماید و رفتارهای مغایر با این موارد را جرم تلقی می‌‌کند. این رویکرد به لحاظ فلسفی با این چالش مواجه است که معیاری برای قضاوت میان رفتار شهروندان و جرم تلقی نمودن آن‌ها ارائه نمی‌نماید. نظریات متأخر جرم‌‌شناسی از سویی ضمن تردید در کارکرد دولت در شناسایی واقعیت‌‌های جمعی با توجه به وجود نگرش‌‌های اخلاقی و رفتاری متفاوت در جامعه، پذیرش رویکرد واقعیت اجتماعی دورکیم را زمینه‌‌ساز به حاشیه راندن و مجرم تلقی نمودن گرایش‌های مختلف رفتاری می‌‌دانند که مغایر با واقعیت اجتماعی تعیین‌شده توسط دولت رفتار می‌‌کنند.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

A Survey on Kant's Influence on the Development of the Concept of "Crime" in Durkheim's Thought

نویسنده [English]

  • Mostafa Nasiri
Assistant Professor, Department of Jurisprudence and Law, Shahid Motahari University, Tehran, Iran
چکیده [English]

Durkheim has considered crime as a "social reality". In Durkheim's thought, crime is a matter arising from the collective conscience changing with the passage of time and space with a special mechanism. Therefore, in his view, changing the realm of criminal behavior is a "normal" issue, and not their inherent characteristic. Simultaneously, in this approach, crime is an independent entity beyond the individual wills in case of members of the society that finds meaning under "social categories". This view guarantees the determination and stability of social reality that however, has some characteristics in terms of moral content and investigation method deeply rooted in Kant in the approach of Durkheim. Therefore, the lack of attention toward such foundations has provided the case for misinterpretations of sociologist's ideas, accordingly, incorrect analysis of his opinions,
has necessitated a reconsideration in this regard. This research, in order to investigate Durkheim's special perception, as a neo-Kantian sociologist regarding social realities, especially crime, with the analytical method, is presenting the most relevant manifestations of Kant's thought in Durkheim's and the way of evolution and manifestation of his thought in Durkheim's views has been investigated. The outcome indicated that Durkheim, inspired by Kant's, tried to propose a new model for the study of ethics in modern societies by applying some reforms. Contrary to Kant, Durkheim never considers issues to be part of the structure of human nature as fixed and unchanging, but considered in the form and structure of people's thoughts arising from the content by the spirit of society. Considering the issues as social in Durkheim's thought, on the one hand, guarantees the stability of morality and the preservation of its totality, on the other hand, justifies the moral differences of societies throughout history and in all over the world. Therefore, in Durkheim's view, morality emerges from the collective conscience of society, which really exists, but may undergo alterations in the collective conscience. The condition of morality in Kant's thought, which was the existence of the absolute ideas of God and the immortality of the soul, was reduced to more abstract matters such as the collective will in Durkheim's regards, as the rule of recognition of the state. According to Durkheim, by identifying the social and moral realities, the state presents a single narrative of acceptable behaviors and considers them contrary to the cases as crimes. Philosophically speaking, this approach is encountered with the challenge not providing a criterion for judging the behavior of citizens and considering them as crimes. Consequent theories of criminology, on one side, doubt the function of the state in identifying collective realities due to the existence of different moral and behavioral attitudes in society, on the other side accept Durkheim's social reality approach as a basis for marginalizing different tendencies as criminals which are contrary to the social reality determined by the state.
 

کلیدواژه‌ها [English]

  • Crime
  • Kant
  • Durkheim
  • Punishment
  • Ethics
  • Morality
اصغری، محمد (1382). ماده در فلسفه دکارت. علامه، شماره5، ص88-104.
جاویدی، مجتبی (1395). ماهیت جرم از دیدگاه دورکیم با رویکردی روش‌‌شناسانه. معرفت فرهنگی اجتماعی، 8(29)، ص115-134.
ضیاءشهابی، پرویز (1391). درآمدی پدیدارشناسانه به فلسفه دکارت. تهران: هرمس.
طالب‌زاده، سید حمید (1381). نگاه غربی و مبانی علم جدید از دیدگاه مارتین هایدگر. فرهنگ، شماره 41-42،
ص9-38.
طالب‌زاده، سید حمید؛ معماری، زهره (1395). بررسی تحلیلی شهود عقلی در کانت و فیشته. غرب‌شناسی بنیادی، 7(1)، ص133-167.
کاپلستون، فردریک (1387). تاریخ فلسفه: از ولف تا کانت. ترجمه اسماعیل سعادت و منوچهر بزرگمهر. تهران: انتشارات علمی و فرهنگی؛ سروش، ج6.
کرایب، یان (1392). نظریه‌ اجتماعی کلاسیک. ترجمه شهناز مسماپرست. تهران: نشر آگه.
گیدنز، آنتونی (1363). دورکیم. ترجمه یوسف اباذری. تهران: انتشارات خوارزمی.
وایت، راب؛ هینز، فیونا (1392). جرم و جرم‌‌شناسی. ترجمه علی سلیمی. انتشارات پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، چاپ پنجم.
Donnelly, B. (2007). A Natural Law Approach to Normativity. Ashgate Publishing Company.
Durkheim, E. (1995). The elementary forms of religious life. Translated by Karen E. Fields. The Free Press.
Durkheim, E. (a2013). The Division of Labour in Society. Edited by S. Lukes; Trans. by W.D. Halls. Palgrave Macmillan.
Durkheim, E. (b2013). The Rules of Sociological Method. Translation by W. D. Halls. Palgrave Macmillan.
Kant, I. (1998). Critique of pure reason. Translated by P. Guyer & A.W. Wood. Cambridge University Press.
Morrison, W. (2016). Jurisprudence: From the Greeks to Postmodernism. Routledge.